h.taheri New Member
Posts: 7 Status: Offline Joined:
pm | Re: سوال (19th Nov 10 at 3:08pm UTC) | | *سوال از گروه نقد مولوي از ديد فرويد و ..* سلام ميخوام در مورد تحقيقتون اينو بدونم كه هدفتون براي انجام اين پروژه چي بوده؟اصولا هر پروژه اي هدف، و ضرورت انجام حقيق داره .توضيح بديد اين نقد به چه نتيجه ي قابل توجه و حائز اهميتي قراره برسه؟؟ | |
|
A.s.Okhovat New Member
Posts: 5 Status: Offline Joined:
pm | Re: سوال (19th Nov 10 at 7:02pm UTC) | | از ستاره و هدی می خوام ببینم چه موضوع قابل توجهی از اشعار حافظ رو بررسی می کنید؟ و چرا حافظ رو انتخاب کردید؟ | |
|
h.sarkeshik New Member
Posts: 16 Status: Offline Joined:
pm | Re: سوال (20th Nov 10 at 9:26am UTC) | | خانوم آخه چه سوالي بپرسيم با اين موضوعهاي مسخره؟ معلومه كه گروه تفكر برنده ميشه.... | |
|
negar.a New Member
Posts: 1 Status: Offline Joined:
pm | Re: سوال (20th Nov 10 at 5:14pm UTC) | | سلام عطیه . میخواستم بدونم نتیجه تحقیقتون چیه دقیقا و اینکه به ادبیات و ادب دوستان چه کمکی می کند .ممنون | |
|
h.sarkeshik New Member
Posts: 16 Status: Offline Joined:
pm | Re: سوال (20th Nov 10 at 5:39pm UTC) | | سلام حانیه جان اول منابعمون رو برات معرفی میکنم تا آشنا بشی: 1.موسیقی شعر.دکتر شفیعی کدکنی 2.صور خیال در شعر فارسی .دکتر شفیعی کدکنی 3.فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی 4.نقد ادبی .دکتر شمیسا ........................................ منابعمون بیشتر در مورد اینه که چطور یه شعر به وجود میاد وبا چه چیزایی-البته از دید فرمالیستی-واینک چه آرایه هایی رو بیشتر برای نقد فرمالیسم شعرها مورد استفاده قرار میدیم وچطور میتونیم اونارو توی شعر استفاده یا پیدا کنیم... | |
|
h.sarkeshik New Member
Posts: 16 Status: Offline Joined:
pm | Re: سوال (20th Nov 10 at 5:43pm UTC) | | عطیه جان برای نقد شعرهای حافظ شعرهاییش رو انتخاب کردیم که آرایه های بیشتری در اون به کار رفته باشد-میدونی که توی نقد فرمالیسمی آرایه ها اهمیت زیادی دارن-تا برای نقد بهتر باشن وزیباتر. حافظ رو از روی علاقه انتخاب کردیم واینکه شعرهاش کمک زیادی به این نقد میکنه-یعنی آرایه هاش قشنگه واینکه بیشترش مشخصه-. | |
|
m.naserii Junior Member
Posts: 31 Status: Offline Joined:
pm | Re: سÙ�اÙ� (23rd Nov 10 at 4:41pm UTC) | | پاسخ سوال حانيه جون هدف مابررسي مشكلات روانكاوانه برروي جناب مولاناس كه زمان سرودن اشعارديوان شمس باچه ديدوافكاروعقايدي نوشته.مثل:آنيمادراشعارمولوي آنیما از مهم ترین كهن الگوهای یونگ است، "آنیما، بزرگ بانوی روح مرد است" (یاوری، 1374، ص:190). این بزرگ بانوی روح مرد همان است كه در ضرب المثل آسمانی به حوا معروف است، "هر مردی حوا را درون خود دارد" (گورین، 1370، ص: 196). به عقیدهی یونگ "روان زنانه تجسم تمام تمایلات روانی زنانه در روح مرد است مانند احساسات و حالات عاطفی مبهم، حدسی های پیش گویانه، پذیرا بودن امور غیر منطقی، قابلیت عشق شخصی، احساس خوشایند نسبت به طبیعت و رابطهی او با ضمیر ناخودآگاه." (یونگ، 1359، ص: 280).منبع الهام و شهود شاعر، ضمیر ناخودآگاه اوست و آنیما نهفته در ژرفای ناخودآگاهی است از نظر یونگ "هنر و ادبیات نیز مانند خواب،محل تجلی صور مثالی و ظهور ناخودآگاه جمعی است". (شایگان فر، 1380، ص: 139). وی همچنین معتقد ست: "شاعر كسی است كه از تثبیت واژه ها، فعلی بدوی را طنین انداز سازد". (همان، ص: 137). در وجود شاعری مثل مولوی كه در آفرینش شعر خود، تحت تأثیر ناخودآگاه جمعی قرار دارد، "فرامن" (من ملكوتی یا بعد روحانی وجود وی) از ژرفای ناخودآگاه شاعر، خود را به وی می نمایاند و ارتباط شاعر را با ناخودآگاه جمعی كه هویتی مشترك با حق دارد برقرار می كند. ارتباط با ناخودآگاهی جز در سایهی قطع ارتباط با خودآگاه تحقق نمی یابد "شرط وصول به فرامن ویا كشف "من" بیكرانهای در هستی خویش، فنای "منِ" تجربی است. در چنین حالی "منِ" تجربی هم به ظاهر وجود دارد و هم در حقیقت وجود ندارد" (پورنامداریان، 1380، ص:133).
مولوی در چنین شرایطی حالتی مثل وحی را تجربه می كند كه در خلال آن كسی دیگر از زبان او سخن می گوید. "سخنان فرامن از طریق "من" محسوس و شنیدنی می شود. در این حال مولوی مثل نیی است یا سرنایی كه اگر چه آواز از او بیرون می آید اما در حقیقت آلت بی اراده و اختیاری است كه دم دیگری در او تبدیل به آواز می شود:
به حق آب لب شیرین كه می دمی در من
كه اختیار ندارد به ناله این سرنا
(همان، ص: 136)
به نظر می رسد كه آنیما عامل مهم آفرینش های هنری و روح مرد است. "الهام و جذبه كه تمایل با عالم متافیزیك است در واقع تماس هنرمند با درون خود، یعنی همین آنیماست به نحوی كه ناخودآگاه مضمحل شود و آنیما از اعماق ناخودآگاه سخن گوید در بسیاری از آیین های مذهبی قدیم، خودآگاه را به وسیلهی مواد مسكر و مخدر ضعیف یا محو میكردند تا مانع بروز ناخودآگاه نشود. باید گوش سر را كر كرد تا زبان دل سخن بگوید. مولانا بارها فریاد زده كه مستی او از هر مسكر و مخدری فراتر است:
"باده در جوشش گدای جوش ماست
چرخ در گردش اسیر هوش ماست
باده از ما مست شد نی ما ازو
قالب از ما هست شد نی ما ازو "
(شمیسا، 1374، ص: 231)
این ناخودآگاه، سرچشمهی جوشش و حیات است و جان بی قرار شاعر را مست و بی تاب میكند. مولوی اندیشه (ضمیر ناخودآگاه) را خون می ریزد و حضور زنده و پویای این "من ناخودآگاه"را در درون خود احساس می كند و همواره از او می گوید:
ای عاشقان، ای عاشقان، پیمانه را گم كرده ام
زان می كه در پیمانه ها اندر نگنجد، خورده ام
مستم ولی از روی او، غرقم ولی در جوی او
از قند و از گلزار او چون گلشكر پرورده ام
.. .. .. .. ..
در جام می آویختم، اندیشه را خود ریختم
با یار خود آمیختم زیرا درون پرده ام
آویختم اندیشه را، كاندیشه هشیاری كند
ز اندیشه بیزاری كنم، ز اندیشه ها پژمرده ام
.. .. .. .. ..
در جسم من، جانی دگر، در جان من جانی دگر
با آن من آنی دگر زیرا به آن پی برده ام ok?!
| |
|
h.taheri New Member
Posts: 7 Status: Offline Joined:
pm | Re: سوال (23rd Nov 10 at 4:49pm UTC) | | براي هدي* ممنون جوابت كامل بود ... موفق باشين | |
|
m.naserii Junior Member
Posts: 31 Status: Offline Joined:
pm | Re: سوال (25th Nov 10 at 2:54pm UTC) | | سوال اززهراجووووون ونجمه جووووونم عزيزم كارتون درحال حاضربه كجارسيده؟!موفق باشيد...-مهلا | |
|