مهلا و مريم وسميرا سوال دارم:ميشه يكي از نظريه هاي يونگ رو بگيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سئوال از گروه زهرا ونجمه:
تفاوت ساختار گرايي و ساختار شكني چيه؟؟؟
پسل ساختار گرايان چه عقيده اي دارن؟.
سوال از مريم وسميرا و مهلا:يك شعر از مولوي نام ببريد كه نشان دهدمولوي نظريه ي آنيما را در برخي اشعار رعايت كرده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جواب سوال اول مريم:پسا ساختار گرايان عقيده دارند كه اگر فقط مطالعات زباني مورد بررسي قرار گيرند،جنبه ي علمي و دقيق رعايت نميشود و بايد به مسايل فلسفي و معنوي هم در اثر توجه كرد ولي ساختار گرايان نظري متفاوت با آنها دارند
تفاوت ديگر آنها در ساختار داستان هاست
منبع:نقد ادبي دكتر شميسا
جواب سئوال اول زهرا
کارل گوستاو یونگ در ابتدای جوانی مدتی دستیار زیگموند فروید بود، اما خیلی زود راهش را از استاد خود جدا کرد. تأکید فراوان فروید بر اهمیت جنسیت یونگ را چندان خوش نمیآمد. او در سالهای جوانی سخت تحتتأثیر عرفان شرق دور خصوصاً آیین بودایی ذن و حکمت کنفوسیوس واقع شده بود به زعم منتقدان تا پایان عمر بینشِ عرفانی خود را حفظ کرد.
بسیاری از عقاید یونگ مانند طرح نظریه آنیما و آنیموس سایه، کهن الگو و... هرچند با انتقاداتی از طرف نکتهبینانِ اهل علم واقع گردید اما در نزد عموم مردم موردقبول واقع شد.
آنتونیو مورنو در کتاب: (یونگ، خدایان و انسان مدرن) اهمیت این دانشمند بزرگ را در بصیرت و عمق نگاه او میداند نگاهی که لایههای پنهان و زوایای نهان روح آدمی را کشف میکند
جواب سوال دوم مريم:آنها بر اين باور اند كه براي هر دال مدلولي وجود دارد ولي اين دال ممكن است بر چند مدلول دلالت كند و هر مدلول دوباره در نقش دال به مدلول هاي ديگر دلالت مي كند پس بين دال و مدلول رابطه ي استواري نيست و اساسا فقط دال مهم هست و مدلول نقشي ندارد.در نتيجه نويسنده معني را به وجود نمي آورد .او دال ها را در متن مي گذارد تا مدلول را خواننده بيابد
منبع:نقد ادبي دكتر شميسا
جواب سئوال دوم زهرا
چون پری غالب شود بر آدمی
گم شود از مرد وصف مردمی
هر چه گوید آن پری گفته بود
زین سری زان آن سری گفته بود
(مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، ابیات 2112 به بعد)
چون پری را این دم و قانون بود
كردگان ان پری خود چون بود؟!
(پورنامداریان، 1380، صص:1-170)
یکی از نظریه های یونگ
شخصیت از چند سیستم جدا، اما مربوط به هم تشکیل شده است مانند ناخودآگاه شخصی ناخودآگاه جمعی و غیره
سلام زهرا جووووووون
جواب سوال اولت :
یونگ در روانشناسی اصطلاحات مهمی چون ناخودآگاه جمعی، درونگرایی، برونگرایی و صور اساطیری (آرکیتایپ ) را مطرح میکند که این نظریهها و اصطلاحات در مباحث جدید نقد ادبی مخصوصاً نقد اساطیری و نقد روانشناسی کاربرد دارند.
چند تا از آرکیتایپهای یونگی که در مطالعات ادبی مورد توجه قرار گرفتهاند عبارتاند از:
آنیما: مظهر طبیعت زنانه در وجود مردان، یعنی روح مؤنث در مرد که به عقیده یونگ الهامبخش آثار هنری میباشد. انیموس: مظهر طبیعت مردانه در وجود مردان که بیشتر در تصمیمگیریهای مهم جلوه میکند. سایه: بخش پست و سرکوبشدة شخصیت آدمی است. پرسونا: طریقه سازگاری و کنار آمدن فرد با جهان، نقابی که فرد بهواسطة حضور در جامعه بر چهره دارد.
واما جواب سوال دومت :
یه بار دیگه هم جواب این سوال رو داده بودم فک کنم هفته ی پیش بود ولی خب بازم می نویسم
آنیمای نهفته در ناخودآگاهی مولوی مسلماً اصلی انكار ناپذیر در آفرینش های هنری اوست و مولوی بارها از جان زنده ای سخن می گوید كه به او شعرهایش را تلقین می كند:
ای كه میان جان من تلقین شعرم می كنی
گر تن زنم، خامش كنم، ترسم كه فرمان بشكنم
(مولوی، دیوان غزلیات شمس، غزل 1375)
منابعم :
یکی کتاب تحلیل روانشناختی در هنر و ادبیات از محمد صنعتی و اون یکی هم مقاله ی بررسی کهن الگوی آنیما در اثار مولوی
همگی موفق باشید - سمیرا
بهاره جون سلام
دوتا سوال ازت داشتم
یکی اینکه کس دیگه ای هم رو نقد فیمینیسمی کار کرده ؟؟؟؟؟
اصلا تو نقد فیمینیسم به چه چیزایی توجه می کنن ؟؟؟؟
موفق باشی - سمیرا
سلام
بچه ها شما کلا با آدلر و فروید کاری ندارین؟ یعنی فقط می خواین بر اساس نظریه های یونگ نقد کنین؟
بالاخره مشخص شد میخواین کدوم یکی از غزل های مولانا رو نقد کنین؟
سمیرا
مارى ولستن كرافت، جان استوارت ميل، بتى فريدان،ریبکا وست، سيمون دوبوار، شولاميت فايرستون،هايدى هارتمن و البته ویرجینیا وولف از فمینیست های برجسته هستند.
و بازهم سمیرا
برای نقد فمنیسم سه تا سوال مطرح می شه:
1.نقش زنها در متن چيست و آنها عهده دار چه نقشهايي هستند؟
2.نگرش شخصيت هاي مرد به شخصيت زن چگونه است؟
3.شخصيتهاي داستاني زن از جايگاه ثانوي برخوردارند يا اوليه؟
و با توجه به اینها متن رو نقد می کنن.
و علاوه بر این برای بررسی متون چهار تا شیوه دارن:
1.بررسی تصویر ارائه شده از جسم زن
2. زبان زنانه
3.روان زن و رابطه ي آن با فرايند نگارش
4.فرهنگ
و درضمن خیلی اصرار دارن که به همه نشون بدن طرز تفکر فروید کاملا اشتباهه.
حالا مگه فروید چی گفته که فمنیست ها باهاش مخالفن؟
نجمه جون سلام
در جواب سوالت باید بگم : اتفاقا با هر 3 تاشون کار داریم
هم با آدلر هم با یونگ هم با فروید
و اصلا عنوان پروژه مون هم نقد روانكاوانه چند غزل از مولوي بر اساس نظريات يونگ، فرويد و آدلره
جواب اون یکی سوالت هم اینه که
کلا خیلی ها هستن که نظریات فروید رو قبول ندارن
چون واقعا بعضی هاش با عقل آدمیزاد جور درنمیاد
مثلا فروید اعتقاد داشت که شاعران و نویسندگان (هنرمندان) در حکم بیماران عصبی هستند و اثر آنها گزارشی از بیماری آنها است
که یونگ در خیلی از موارد با نظریات فروید کاملا مخالف بود و بسیاری از نظریات او را رد کرد
حالا در زمینه ی فمینیسم نمی دونم چه نظریاتی داده چون به موضوع پروژه مون مربوط نمی شه
موفق باشید - سمیرا
پاخ سوال زهراجووووونم
يونگ، فقدان دين را روان آزردگي به شمار مي آورد و در حمايت از آن عقايد بحث برانگيز خود همچون ساختار روان، ناهشياري جمعي، كهن الگوها و فرديت يافتگي را مطرح مي كندمنبع:كتاب هنروادبيات ازديدگاه روانكاوي-نويسنددكترمحمدصنعتي- نشرمركز-چاپ پنجم
موفق باشي-مهلا
پاخ سوال دوم زهراجووووون
تا آنجا گفتيم كه درون هر انسان، رواني از جنس مخالف وجود دارد كه از مهمترين مباحث يونگ است. حال، اين روان ناخودآگاه و جنس مخالف درون، آنچنان دنياي شگرفي دارد كه انسان هرچه بيشتر به آن آگاه شود، دنياي درون و بيرونش از تعادل بيشتري بهره مند خواهد شد
قصدجفاهانكني وربكني بادل من
وادل من وادل من وادل من وادل من
قصدكني برتن من شادشوددشمن من
وآنگه ازين خسته شوديادل تويادل من
مولانا-ديوان شمس تبريزي
ويا
آنيما و آنيموس: اصل دو جنسي بودن است، يعني اين كه در هر انسان هم جنبههاي زنانگي و هم جنبههاي مردانگي توامان وجود دارد. به جنبههاي زنانگي در مردان "آنيما" و جنبههاي مردانگي در زنان "آنيموس" گفته ميشود. اگرچه يونگ قبول دارد كه كيفيت دوجنسي بودن تا حدودي ناشي از كروموزمها و تشريح هورمونهاي جنسي است، اما اين نوع كيفيت را بيشتر حاصل تجارب نژاد زن و مرد ميداند.
به نظر يونگ چون زن و مرد صدها هزار سال در طول تاريخ با هم زندگي كردهاند، اين همنشيني كسب خصوصيات جنس مخالف را در هر جنس سبب شده است. يونگ با كمك واژههاي آنيما و آنيموس، عشق را توضيح ميدهد. به نظر او معشوق كسي است كه بسيار شبيه آنيما يا آنيموس پنهان در ضمير ناخودآگاه ماست. اهميت آنيما و آنيموس براي سلامت روان در آن است كه هر دو بايد بيان شوند. يعني مرد بايد ويژگيهاي زنانه خود (نظير ملايمت) و زن خصايص مردانه خود (چون رقابت) را همراه با خصوصيات جنسي خود بروز دهد. تا شخص هر دو جنبه خود را بيان نكند، نميتواند به شخصيت سالم دست يابد.
مقاله ي دكترعيسي زادگان
چون پری را این دم و قانون بود
كردگان ان پری خود چون بود؟
پاسخ سوال نجمه جووووون
عزيزم ماهم روي نظريات فرويد،آدلروهم يونگ كارمي كنيم اماچون يونگ برخي ازنظريات فرويدروقبول نداشت واون هاروردكردمي گوييم نظريه ي يونگي.
به نظرفرويد بسیاری از رفتارهای انسان تحت تأثیر انگیزههای ضمیر ناخودآگاه است. افکار و خاطرات بخصوص ضمیر ناخودآگاه، بویژه از نوع جنسی و پرخاشگرانه، ریشهٔ اختلالات روانی هستند، و اینگونه اختلالات روانی میتوانند با تبدیل اندیشهها و خاطرات ناخودآگاه به آگاهی از طریق معالجات روانکاوانه، درمان شوند.
متاسفانه نظریات فروید در میان عامه به شدت مورد سوء تعبیر و حتی تحریف قرار گرفتهاند. برای مثال عموما به اشتباه تصور میشود وی طرفدار بی بند و باری جنسی بودهاست.از نظر فروید آسیبهای روانی انسان, در ۵ سال نخست زندگی ریشه دارند؛ خصوصا نحوه ارضای تمایلات جنسی کودک؛ و حوادث بزرگسالی نقش چندانی در شکلگیری شخصیت ندارند. به علاوه افراط در ارضا به اندازه محرومیت مضر است ويونگ برخي ازاين نظريات راقبول نداردمانند:هرانان هنرمندمشكل رواني دارد.منابع:كتاب هنروادبيات ازديدگاه روانكاوي،نويسند ه دكترمحمدصنعتي ومقلات دكتر عيسوي
سوال ازبهاره جووووونم
عزيزم ازچه منابعي استفاده مي كني؟!وچه افرادي دراين زمينه اظهارنظركردن؟!ملا
سلام از گروه هدي سركشيك ميخوام در مورد منابعشون توضيح بدن
*سوال از گروه نقد مولوي از ديد فرويد و ..*
سلام ميخوام در مورد تحقيقتون اينو بدونم كه هدفتون براي انجام اين پروژه چي بوده؟اصولا هر پروژه اي هدف، و ضرورت انجام حقيق داره .توضيح بديد اين نقد به چه نتيجه ي قابل توجه و حائز اهميتي قراره برسه؟؟
از ستاره و هدی
می خوام ببینم چه موضوع قابل توجهی از اشعار حافظ رو بررسی می کنید؟
و چرا حافظ رو انتخاب کردید؟
خانوم آخه چه سوالي بپرسيم با اين موضوعهاي مسخره؟
معلومه كه گروه تفكر برنده ميشه....
سلام عطیه . میخواستم بدونم نتیجه تحقیقتون چیه دقیقا و اینکه به ادبیات و ادب دوستان چه کمکی می کند .ممنون
سلام حانیه جان
اول منابعمون رو برات معرفی میکنم تا آشنا بشی:
1.موسیقی شعر.دکتر شفیعی کدکنی
2.صور خیال در شعر فارسی .دکتر شفیعی کدکنی
3.فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی
4.نقد ادبی .دکتر شمیسا
........................................
منابعمون بیشتر در مورد اینه که چطور یه شعر به وجود میاد وبا چه چیزایی-البته از دید فرمالیستی-واینکچه آرایه هایی رو بیشتر برای نقد فرمالیسم شعرها مورد استفاده قرار میدیم وچطور میتونیم اونارو توی شعر استفاده یا پیدا کنیم...
عطیه جان
برای نقد شعرهای حافظ شعرهاییش رو انتخاب کردیم که آرایه های بیشتری در اون به کار رفته باشد-میدونی که توی نقد فرمالیسمی آرایه ها اهمیت زیادی دارن-تا برای نقد بهتر باشن وزیباتر.
حافظ رو از روی علاقه انتخاب کردیم واینکه شعرهاش کمک زیادی به این نقد میکنه-یعنی آرایه هاش قشنگه واینکه بیشترش مشخصه-.
پاسخ سوال حانيه جون
هدف مابررسي مشكلات روانكاوانه برروي جناب مولاناس كه زمان سرودن اشعارديوان شمس باچه ديدوافكاروعقايدي نوشته.مثل:آنيماد راشعارمولوي
آنیما از مهم ترین كهن الگوهای یونگ است، "آنیما، بزرگ بانوی روح مرد است" (یاوری، 1374، ص:190). این بزرگ بانوی روح مرد همان است كه در ضرب المثل آسمانی به حوا معروف است، "هر مردی حوا را درون خود دارد" (گورین، 1370، ص: 196). به عقیدهی یونگ "روان زنانه تجسم تمام تمایلات روانی زنانه در روح مرد است مانند احساسات و حالات عاطفی مبهم، حدسی های پیش گویانه، پذیرا بودن امور غیر منطقی، قابلیت عشق شخصی، احساس خوشایند نسبت به طبیعت و رابطهی او با ضمیر ناخودآگاه." (یونگ، 1359، ص: 280).منبع الهام و شهود شاعر، ضمیر ناخودآگاه اوست و آنیما نهفته در ژرفای ناخودآگاهی است از نظر یونگ "هنر و ادبیات نیز مانند خواب،محل تجلی صور مثالی و ظهور ناخودآگاه جمعی است". (شایگان فر، 1380، ص: 139). وی همچنین معتقد ست: "شاعر كسی است كه از تثبیت واژه ها، فعلی بدوی را طنین انداز سازد". (همان، ص: 137). در وجود شاعری مثل مولوی كه در آفرینش شعر خود، تحت تأثیر ناخودآگاه جمعی قرار دارد، "فرامن" (من ملكوتی یا بعد روحانی وجود وی) از ژرفای ناخودآگاه شاعر، خود را به وی می نمایاند و ارتباط شاعر را با ناخودآگاه جمعی كه هویتی مشترك با حق دارد برقرار می كند. ارتباط با ناخودآگاهی جز در سایهی قطع ارتباط با خودآگاه تحقق نمی یابد "شرط وصول به فرامن ویا كشف "من" بیكرانهای در هستی خویش، فنای "منِ" تجربی است. در چنین حالی "منِ" تجربی هم به ظاهر وجود دارد و هم در حقیقت وجود ندارد" (پورنامداریان، 1380، ص:133).
مولوی در چنین شرایطی حالتی مثل وحی را تجربه می كند كه در خلال آن كسی دیگر از زبان او سخن می گوید. "سخنان فرامن از طریق "من" محسوس و شنیدنی می شود. در این حال مولوی مثل نیی است یا سرنایی كه اگر چه آواز از او بیرون می آید اما در حقیقت آلت بی اراده و اختیاری است كه دم دیگری در او تبدیل به آواز می شود:
به حق آب لب شیرین كه می دمی در من
كه اختیار ندارد به ناله این سرنا
(همان، ص: 136)
به نظر می رسد كه آنیما عامل مهم آفرینش های هنری و روح مرد است. "الهام و جذبه كه تمایل با عالم متافیزیك است در واقع تماس هنرمند با درون خود، یعنی همین آنیماست به نحوی كه ناخودآگاه مضمحل شود و آنیما از اعماق ناخودآگاه سخن گوید در بسیاری از آیین های مذهبی قدیم، خودآگاه را به وسیلهی مواد مسكر و مخدر ضعیف یا محو میكردند تا مانع بروز ناخودآگاه نشود. باید گوش سر را كر كرد تا زبان دل سخن بگوید. مولانا بارها فریاد زده كه مستی او از هر مسكر و مخدری فراتر است:
"باده در جوشش گدای جوش ماست
چرخ در گردش اسیر هوش ماست
باده از ما مست شد نی ما ازو
قالب از ما هست شد نی ما ازو "
(شمیسا، 1374، ص: 231)
این ناخودآگاه، سرچشمهی جوشش و حیات است و جان بی قرار شاعر را مست و بی تاب میكند. مولوی اندیشه (ضمیر ناخودآگاه) را خون می ریزد و حضور زنده و پویای این "من ناخودآگاه"را در درون خود احساس می كند و همواره از او می گوید:
ای عاشقان، ای عاشقان، پیمانه را گم كرده ام
زان می كه در پیمانه ها اندر نگنجد، خورده ام
مستم ولی از روی او، غرقم ولی در جوی او
از قند و از گلزار او چون گلشكر پرورده ام
.. .. .. .. ..
در جام می آویختم، اندیشه را خود ریختم
با یار خود آمیختم زیرا درون پرده ام
آویختم اندیشه را، كاندیشه هشیاری كند
ز اندیشه بیزاری كنم، ز اندیشه ها پژمرده ام
.. .. .. .. ..
در جسم من، جانی دگر، در جان من جانی دگر
با آن من آنی دگر زیرا به آن پی برده ام
ok?!
براي هدي*
ممنون جوابت كامل بود ...
موفق باشين
سوال اززهراجووووون ونجمه جووووونم
عزيزم كارتون درحال حاضربه كجارسيده؟!موفق باشيد...-مهلا